سوره فجر، یاد از شبهای دهگانه می کند.
سوره فجر، یاد از شبهای دهگانه می کند.
شبهای دهه محرّم نیز فجر آفرین انقلاب اسلامی بود و ظلمت شکن و ستم سوز.
سوره فجر، از فرعون مصر یاد می کند که قدرت و سپاه و سلطه ای چشمگیر داشت، که وقتی بیناتِ موسوی از طور تجلّی تابید، محو و نابودی فرعونِ ذی الأوتاد، رقم خورد.
دهه فجر انقلاب نیز، بساط سلطنت طاغوت را در هم نوردید و آن گونه که سید الشهدا، خورشیدی بود که با فروغش، فجر ایمان و جهاد در دلها دمید، امام امّت نیز به ایران بازگشت و این دهه فجر ولیالٍ عشر، زوال ابدی سلطه شاهان را رقم زد.
دهه فجر، جانِ سیراب زمان بود از کوثر «ولایت فقیه». سوره فجر، سوره پیروزی عدالت مظلوم و نوید صبح صادقِ صدق و راستی بود.
میان شب ظلمانی و فجر نورانی، درگیری همیشگی جاری است. ولی… آنچه سینه سیاه شب را می درد، تیغ سحر و فجر است.
عاشورای حسینی، همان تیغ شب شکن تاریخ، در سینه ظلمتِ ستم بود.
آنها هم که در رکاب «خون خدا» جان باختند، جانهای خدایی داشتند و شمع جمعشان حسین بن علی(ع) بود، آن نفس مطمئنّه الهی!
پایان سوره فجر، خطاب به نفس مطمئنّه است، تا راضی و مرضّی به سوی خدا بازگردد و در بهشت برین جای گیرد.
در فجر عاشورا، نفس مطمئنّه حسینی، به ملکوت خدا و بهشت برین پر گشود. یاران شهیدش نیز هاله مقدّس آن فروغ خدایی بودند که به سوی جنّت موعود، پر کشیدند.
امام صادق ( ع ) به اصحاب خود فرمود: سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب خود قرائت کنید که این سوره به حضرت امام حسین اختصاص دارد… مقصود از نفس مطمئنه آن حضرت و شیعیان او است »